نوشته شده توسط : سعید

ساعت 10:20    و پسر دوباره شروع کرد به حرف زدن با خود: مقصر خودشه که جلوی همه بچه ها دستم رو ول کرد و رفت پیش سینا و با اون برف بازی میکرد و انگار نه انگار که منم وجود دارم. خب من هویج نیستم که بهم برمیخوره، اونم حقش بود که من رفتنی با اخم ازش خداحافظی کردم. دوشنبه هم تو دانشگاه ببینمش اصلا محلش نمیذارم.

 

ساعت11:45    پسر برای بیستمین بار گوشیش رو نگاه میکنه: خیلی بیمعرفته حتی یدونه اس ام اس هم نمیده که ببینه من مردم یا زندم. اون از کار امروزش اینم از الان که غرورش اجازه نمیده حتی عذر خواهی کنه. واقعا که فکرشم نمیکردم همچین آدمی باشه....!

 

 

ساعت1نیمه شب    پسر توی تختش وول میخوره ولی خوابش نمیبره. بلند میشه نگاهی به گوشیش میکنه ولی خبری از دختر نیست: بچه ها بهم میگفتن این دختره خود خواه و مغرور و هرزست ولی منه احمق گوش نمیکردم.واقعا حالم ازش بهم میخوره، دختریه بی شعور.....!

 

ساعت4:30   پسر هراسان از خواب میپرد و درحالی که خیس از عرق است لیوان آب را برمیدارد و مینوشد و چشمش به گوشی موبایلش میافتد. گوشی را به امید اینکه شاید خبری از دختر باشد بر میدارد ولی.... هیچ نبود: باید از همون اول میشناختمش که اون همچین آدمیه. و دلم واسه خودم میسوزه که چقدر احمق بودم که بهش دل بسته بودم و باورش کرده بودم که دوسم داره.....

اینجوری نمیشه باید حقش رو بذارم کف دستش. یه اس ام اس واسش بنویسم و همه چی رو تموم کنم. بهش میگم که تو یه آشغالی که فقط خودت رو میبینی. دوستات درست شناختنت ولی من حرفاشون رو باور نمیکردم چون یه احمق بودم. دیگه نمیخوام ببینمت. ازت متنفرم.....

در همین حال پیامی از دختر رسید:

"سلام عزیزم! خوبی؟

خبری ازت نیست گلم. دیشب هرچی اس ام اس دادم بهت نمیرسید. مامانم واسه نماز صبح که بیدارم کرد گفتم یه خبری ازت بگیرم.

راستش دیروز حس کردم وقتی من داشتم با بچه ها بازی میکردم از دستم ناراحت شدی. درسته؟

میخواستم بگم عزیزم من تو رو خیلی دوس دارم. فکر نمیکردم تو از این کار ناراحت بشی. الانم میخوام ازت عذر خواهی کنم.......!"

 


نتیجه اخلاقی: واقعا بعضی وقت ها سکوت و غرور بیجا باعث سوءتفاهم های زیادی میشه. جوری که فرد خودش رو میخوره و اذیت میکنه در صورتی که همه مشکلها با حرف زدن حل میشده.

 

+پ.ن: ولی خودمونیما منم نویسنده بدی نیستم. خودم که خوشتم اومد





:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: